باغبانی پیرم که به غیر از گلها
از همه دلگیرم ، کوله ام غرقه غم است ،
آدم خوب کم است ،
عده بی خبرند ،
عده کور و کرند ،
و گروهی پکرند ،
دلم از این همه بد میگیرد ،
و چه خوب ،
آدمی … میمیرد…
دل من این پرنده ی صحرا آسمانش را در چشمان تو یافته است .
آنها گهواره ی بامداد و ملکوت ستارگانند.
ترانه های من در اعماق آنها گم شده است .
بگذار در آن آسمان در بی کرانگی غمناک آن به پرواز درآیم ىگذار ابر های آن را بشکافم و در آفتاب آن بال بگشایم
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان میخواهم پرواز کنم و آدرس nadya.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.